خلاصه کتاب رشد ده هزار برابری:
عمیقا معتقد به راهگشابودن این کتاب از مایکل گربر در حوزه ی اداره ی کسب و کار هستم تا جایی که اگر کسی این کتاب را نخوانده باشد ، به گمانم نمی تواند به درستی مفهوم اصلی کسب وکار و کارآفرینی را درک کند و در نهایت احتمال زیادی دارد که در این مسیر به بیراهه برود.این کتاب به شما می گوید برای رهایی از برده داری مدرن (سخت کار کردن برای پول)چه اقداماتی باید انجام دهید و از این رهگذر،شما را با مفهوم شگفت «کوچک بودن» نه «کوچک ماندن» آشنا می کند.با خواندن این کتاب شما می توانید روند درست جهانی شدن در برند های معتبر را درک کنید؛ امروز بنیان گذار استارباکس صاحب کسب وکاری با بیش از سی و پنج هزار شعبه در سراسر جهان است یا ولمارت مدیریت فروش چندین میلیون محصول را در بیش از ده هزار فروشگاه زنجیره ای پیش می برد و کتاب رشد ده هزار برابری ، راوی تاثیر گذار این افسون مهم در کارآفرینی و اداره ی کسب و کار های کوچک است.
آیا این کتاب برای من مناسب است؟
اگر به دنبال راهی هستید که تشکیلات اقتصادی تان را بدون وابستگی به افراد و اقتصاد کلان پیش ببرید و درهر شرایطی رشد کنید،این کتاب را از دست ندهید.
در بخشی از کتاب رشد ده هزار برابری می خوانیم:
خوانندگان از من می پرسند وقتی شاهد وخیم ترین ، فاجعه بارترین، پوچ ترین و غم انگیز ترین فروپاشی اقتصادی بوده ایم، چطور ممکن است کسی بتواند شرایط اقتصادی را برای موفق ترین کسب وکار کوچک جهانمان پیش بینی کند؟بله ، حتی بدتر از رکود بزرگ.
از شنیدن این جمله ی کسل کننده خسته نشده اید؟ اصلا امروز کسی هست که رکود بزرگ را به خاطر داشته باشد؟ اصلا به یاد داشتنش برای کسی هم اهمیت دارد؟آن موقع که تمام کسب و کار ها از بین رفتند؟ آن موقع که میلیون ها میلیون انسان ناامید و آواره در صف های طولانی (آن هم در ایالات متحده) منتظر رسیدن غذا بودند ، منتظر کاری که قرار نبود برای شان پیدا شود؟ پدرم آن روزها را دیده بود و مادرم هم ؛ ولی نه پدرم، نه مادرم هیچ وقت درباره اش حرف نمی زدند.
وقتی به تمام این مسائل فکر می کنیم، چه حرفی برای گفتن داریم؟ فکر میکنم همگی یک حرف مشترک داشته باشیم... چطور ممکن است این همه انسان احتمالا باهوش در این روزهای فراوانی و نعمت این همه تصمیم های به وضوح احمقانه بگیرند؟
برای احمقانه می شود دلیل تراشید. ولی ابلهانه ؟نه. به قول ان فیلیمی که مدتی پیش دیدم، ابلهانه کار ابله هاست. در واقع وقتی به آنچه در پنج سال گذشته رخ داد و حتی هنوز هم ادامه دارد ،نگاه میکنیم ،واژه ی ابلهانه ،کم لطفی است.
برگردیم سراغ فکر اولیه مان: کسب و کار های کوچک باید در هر شرایط اقتصادی پایدار باشند، اگر آن همه کارشناس اقتصادی ، آن همه مشاور اقتصادی، آن همه مربی و و معلم و رهبر و وام دهنده نفهمیدند چه اتفاقاتی دارد می افتد ، چطور ممکن است من یا شما بتوانیم موفق ترین کسب وکار های کوچک جهان را با استاندارد هایی مثل «کسب وکار کوچک باید در هر شرایط اقتصادی پایدارباشد »،بسازیم؟ واقعا چطور؟
خب جواب ساده است .این ده اصل را به کار بگیرید و از آن ها پیروی کنید.
قانون شماره یک : معمولی ترین ها را انتخاب کنید
منظورم از معمولی ترین ها چیست؟یعنی محصولات و خدماتی تولید کنید و بفروشید که هیچ وقت از مد نیفتند. مد غیر قابل پیش بینی ست. شرکت های بزرگ ولی غیر قابل پیش بینی و دمدمی نیستند.بنیان شرکت های بزرگ مثل سنگ سفت و محکم است.نقش شان اساسی و بنیادی ست. فقط کاری را انجام می دهند که متخصصان سنتی توقع انجامش را از آن ها دارند.کاری که برای حفظ طولانی مدت کسب وکار لازم است.در واقع این قانون می گوید کاری که لازم است انجام بده. این یعنی چنین شرکت هایی سراغ نوآوری نمیروند؟ البته که نه.
نوآوری ربطی به مد ندارد ؛ نوآوری ابتکار عمل است.نوآوری های معمولی ، محصول یا خدمت غیر معمولی را در چارچوب ذهنی معمول خلق می کنند.برای انجام کارهای اساسی ،راه بهتری پیدا کنید.برای انجام کارهای معمولی راه بهتری پیدا کنید:برای سیر کردن مردم، درمسیر ایجاد رفاه برای مردم...برای انجام تمام کارهایی که مردم به خاطرشان نیازمند شرکت ها هستند.این کارهار را انجام دهید تا شرکت تان رو به شکوفایی برود.
- وزن کتاب 150 گرم
- سال چاپ 1400
- نوع جلد شومیز
- ویراستار حسین یاغچی
- قطع رقعی
- نویسنده مایکل گربر
- تعداد صفحات 177
- چاپخانه نینوا
- مترجم سعید روینده
- شابک 978-600-8913-86-3
- صحافی نینوا
- نوبت چاپ اول
- شمارگان 1000
0.0 از 5
0
0
0
0